English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 84 (7407 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
key points U نقاط حساس
key points U نقاط مهم
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
check-points U محل بازرسی وسائط نقلیه نقطه مقابله
check-points U علامتی در نزدیکی خط اغاز هرکدام از نقاط معین توقف در نوعی مسابقه دوصحرانوردی به کمک نقشه وقطبنما
rallying points U محل تجمع مجدد
rallying points U محل تجمع برای تجدید قوا محل جمع اوری یکانها یا خودروها
exclamation points U علامت تعجب
exclamation points U این علامت !
turning points U نقطه برگشت
turning points U مرحله قاطع نقطه تحول
turning points U نقطه چرخش
turning points U نقطهای دریک دور تجاری که در ان جهت فعالیتهای اقتصادی عوض میشود
turning points U نقطه لولای چرخش
freezing points U نقطه انجماد
freezing points U درجه یخ بندان
match points U اخرین امتیاز برای بردن مسابقه
match points U اخرین امتیاز
boiling points U نقطه غلیان
boiling points U درجه جوش
boiling points U عصبانیت
boiling points U نقطه جوش
talking points U نکته یا دلیل مهم بحث وگفتگو
decimal points U ممیز
decimal points U ممیز اعشاری
decimal points U نقطه اعشار
decimal points U ممیز اعشار
points of view U نقطه نظر
points of view U دیدگاه
points of view U نظریه
points of view U دید
points of view U لحاظ
points U پلاتین دلکو
points U قطبهای پلاتین
crossing points U نقطه تلاقی
crossing points U محل برخورد دو خط
crossing points U نقطه تقاطع نقطه تلاقی
all points addressable graphics U نگاره سازی نشان دهی به همه نقاط
all points addressable mode U حالت گرافیکی که در آن هر پیکسل جداگانه قابل آدرس دهی است و رنگ و خصوصیات آن تعریف شده اند
at all points U درهمه جا
at all points U در همه نقاط
awarding of points U امتیاز دادن
bay with black points U کهر دست وپا مشکی
bay with black points U قره کهر
cardinal points U چهار جهت اصلی
cardinal points U جهات اصلی
cardinal points effect U اثر چهار جهت اصلی
cardinal points effect U اثرعمود قرار گرفتن خط امواج رادار به صفحه تصویر زمین
contact points U نوکهای کنتاکت
design points U ترکیب ویژهای از متغیرها که پروسه طراحی براساس ان صورت میگیرد
fourteen points U اصول چهارده گانه
fourteen points U طرح برنامهای برای صلح که "وودرو ویلسن " رئیس جمهور امریکا در 8 ژانویه 8191 ضمن خطابهای به کنگره امریکا اعلام کرد و درواقع پیامی به کلیه ملل ودول جهان تلقی شد
ignition points U پلاتین دلکو
ignition points U پلاتین
interactional points U نقاط تلاقی
interactional points U نقاط تماس
intercardinal points U جهات فرعی
intermediate points U جهات میانی
vital points U نقاط حساس بدن
lagrangian points U نقاط لاگرانژی
loss on points U باخت با امتیاز
needle points U نوکهای سوزنی
p is nine points of the law U تصرف شرط عمده مالکیت است
pressure points U نقطههای گیرنده فشار
quadrantal points U نقاط یا قطبهای دستگاه جهت یابی هواپیما
quadrantal points U جهات فرعی
stadia points U تارهای فاصله سنج دردوربینهای چشمی و نقشه برداری
the four cardinal points U جهات اربعه
win on points U پیروزی با امتیاز
points of order U اخطار نظامنامهای
sticking points U نقطهی عدم تحرک
sticking points U مرز ناجنبایی
sticking points U حدی که پس از آن شخص یا چیز از جا حرکت نمیکند
sticking points U نکتهی مورد بحث یا منازعه
sticking points U نکتهیاصلی
direction of points U جهتیاب
manually-operated points U مدیریتدستینقاط
points lever U اهرم پلاتینی
points motor U موتورپلاتینی
points of sailing U نقاطقایقسواری
points signal U نقاطعلامتدار
remote-controlled points U نقطهکنترلازراهدور
To score points. U امتیاز آوردن ( ورزش )
To win on points. U با امتیاز برنده شدن ( در مسابقات )
distance between two points U فاصله دو نقطه [ریاضی] [فیزیک]
Partial phrase not found.
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com